الا ای شیخ شاه شوخی
باز هم امدم من ان جانوون بلاسی
تو دیوانه ای و من سنن دلی
هنوز نفهمیدی با ما در نیوفتی
تو ان مضحکه خنگولی
مدیری اما شبیه خنگولی
تو این دیار خنگولستان
ز هر درد ی وردی گویی
من الهی به قربان ان بانو ی کاربر
که گه گاهی میارد مدارک
ما را دل خوش می کند.مرحبا
فکر کردی می روم وصفت نمی کنم
مگر ما چند تا شیخ گچل داریم
سیبیل تاب دار قاجاری
مگر چند تا شیخ شلخته داریم
شنیدم که سر به راه شده ای
رژیم های انچنانی و غذا هتی این چنانی
شنیدم که قصد شویی داری
به دنبال ورزشی و خواهش
افرین به تو و پشتکارت
الهی که شویی بهتر گیری
الهی که از خنگول در به درت کنیم
الهی که بپوشی لباس بخت عروس را
بنهی تاج الماس ز ان سر مبارکت
الخی مادر شوهرت ز تو راضی بشه
کتکت بزنه و دست و پات و بشکنه
الا ای شیخ شاه شوخی
بگو و بخندان بدون غمی
بدان اهداف والایت برسی
بدان حلق نیکت برسی